طلیعه سخن
دنیاى امروز شعارهاى جذّاب و فریبنده اى نظیر «حمایت از کارگران» مىدهد، امّا به هنگام عمل رابطه ها و منافع شخصى بر ضوابط و منافع ملّى مقدّم مىشود.
در اسلام به کار و کارگر اهمیت زیادی داده شده و در حدیثی قطرات عرق کارگر با خون شهید در میدان جهاد مقایسه شده و در حدیث دیگری خواب کارگر، عبادت نامیده شده است.
با توجه بر اینکه باید فرهنگ کارگری در اسلام توسعه یابد و کسی فکر نکند کارگر بی اهمیت است، باید مقام کارگر همانند آنچه در اسلام معرفی شده است، مورد توجه قرار گیرد.
از جمله اصول اخلاقى در اسلام، غناى نفسانى و عزت و کرامت روحى به نحو شایسته است؛ آموزه های اسلامی اجازه نمى دهد شخصیت اجتماعى انسان ضایع شود و خوار و ذلیل و بى مقدار گردد.
در این زمینه جامعه اسلامى باید جامعه اى برخوردار و ثروتمند باشد، زیرا فقر و نابسامانى هاى اقتصادى عزت و کرامت انسان را زیر سؤال مى برد.
متأسفانه باید اعتراف کرد فقر و نابسامانى هاى اقتصادى و تورم دویست درصدی، زندگى معیشتی و عزت و کرامت کارگران را زیر سؤال برده و آنان را بیچاره کرده است؛ در حالی که بار تورم بر دوش کارگری است که حقوق ثابت دارد نه ثروتمندان.
در اسلام به حفظ حقوق کارگران اهمیت فوق العاده اى داده شده است تا آنجا که یکى از سه گناه نابخشودنى غصب حقوق کارگر شمرده شده؛ رسول خدا مى فرماید: «:إنّ اللّه َ عزّ و جلّ غافِـرُ کلِّ ذنبٍ،إلاّ مَنْ غَصَبَ أجِیرا أجرَهُ؛ خداوند هر گناهى را مى بخشد جز کسى که حقوق کارگرى را غصب نماید».
امیرمؤمنان على علیه السلام در این زمینه فرمود: «ألاَ مَن ظَلَمَ أجِیرا اُجْرتَهُ فلَعنةُ اللّه ِ علَیهِ؛ لعنت خدا بر کسى باد که حق کارگرى را غصب کند».
همین مضمون در منابع اهل سنت نیز به صورت حدیث قدسى آمده است؛ خداوند مى فرماید: « ثَلاثَةٌ أنا خَصْمُهُمْ یَومَ القِیامَةِ... رَجُلٌ اسْتَأْجَرَ أجِیرًا فاسْتَوْفَى منه ولم یُعطِه أجرَه.؛ سه گروه اند که روز قیامت خودم با آن ها مخاصمه خواهم کرد ... یکى از آن ها کسى است که کارگرى را استخدام کرده؛ ولى حق او را به طور کامل نمى پردازد».
بی شک ظلم به کارگر باعث حبط اعمال مى شود همانگونه که پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله مى فرمایند:« مَن ظَلَمَ أجِیرا أجرَهُ أحبَطَ اللّه ُ عَملَهُ؛ هر کس به کارگرى در مورد دستمزدش ستم روا دارد، خداوند عمل او را تباه مى کند ».
اما در جامعه شاهد ظلم و ستمى هستیم که سیاستگذاران و کارفرمایان به کارگران روا مى دارند و بخش مهمى از حقوق آنان را نمى پردازند و اینچنین فقر روزافزون طبقۀ زحمتکش کارگران را رقم زده اند؛ این در حالی است که قوانین و مقرراتى براى حفظ حقوق کارگران وضع شده؛ ولى به روشنى مى بینیم بسیارى از کارفرمایان مخصوصاً صاحبان صنایع و شرکت هاى بزرگ آن قوانین را دور مى زنند یا به نفع خود تفسیر مى کنند و در نتیجه حقوق کارگران همچنان پایمال مى شود و فقر دامن آن ها را مى گیرد.
بحران های عدیدۀ کارگری در ایران در حالی است که نظام اقتصادى اسلام در مخالفت با استثمار انسان ها و سهم عادلانه نیروی کار و شراکت کارگران در سود بنگاه بر ابوابى همچون «مزارعه»، «مضاربه» و «مساقات» تأکید می ورزد؛ حکمت این مسأله نیز عدالت اجتماعى و اقتصادى و تأمین زندگى متوسط و قابل قبول اجتماعی کارگران و حفظ کرامت آنان و جلوگیرى از انباشته شدن فوق العاده ثروت در دست توانگران است؛ اما آنچه در عمل شاهدیم کارگر (عامل اصلى تولید) تنها مزدش را دریافت می کند و از محصول سهمى ندارد و سرمایه دار، همه محصول را تملک نماید.
در کنار این عقود اسلامى، مسئله عقد اجاره و کار کارگر را نمى توان نادیده گرفت، زیرا ممکن است گروهى باشند که قادر بر انجام عناوین عقود اسلامى نباشند، اما تعیین مقدار مزد کارگر هم، به دست سرمایه دار و نهادهای حاکمیتی است و به آن طبقۀ زحمتکش ظلم می شود.
اهمیت صیانت از حقوق کارگر تا بدان حد است که تعدیل کارگران و آن هایی که در صددند کارگر کمترى را به کار گیرند تا سود بیشترى به دست آورند، مورد پذیرش اسلام نیست. بلکه بر مبنای اخلاق دینی معاش پسندیده آن است که افراد بیشترى از کنار آن روزى بخورند.
هدف اصلى تبیین احترام فوق العاده اسلام براى کارگر، این است که هرگز نقش کارگر را در پیشرفت یک جامعه زنده فراموش نکنیم و مقام او را کم نشمریم.
کسی فکر نکند کارگر بی اهمیت است زیرا اگر کارگر نباشد، جامعه می خوابد؛ کارگران همیشه امروز و توسعه آینده نظام اجتماعی را اختیار دارند.
از سو دیگر هیچ نظام سیاسى بدون پشتوانه یک اقتصاد قوى و شکوفا باقى و برقرار نمىماند یعنى تداوم اقتدار سیاسی کشور بدون تلاش کارگران بىاثر است. قرآن یکى از مواهب الهى به حکومت سلیمان پیامبر علیه السلام را، کارگران قدرتمندى مىداند که در تسخیر آن حضرت بودند و به کار و تلاش در امور خدماتى و تولیدى اشتغال داشتند.
لذا باید احترام فوق العاده اسلام براى کارگران را به مسئولان گوشزد شود، مجلس، دولت و کارفرمایان اگر به جایگاه و احترام خاص اسلام برای کارگر ایمان دارند، هرگز نباید حاضر شوند حقّ کارگران را هر چند بسیار زیاد و وسوسه انگیز باشد پایمال نموده، و خود را مدیون آن ها سازند.
مسؤولان باید مشکلات و مطالبات کارگران را جدی بگیرند؛ این مسائل نه تنها شوخی نیست بلکه سرنوشت ساز است؛ باید مسؤولان شبانه روز به فکر حل مشکلات کارگران باشند .
پیام ها و بیانیه ها
پیام حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی در آستانه
روز جهانی قدس و تأکید بر لزوم مقابله و فشار بر رژیم صهیونیستی
بسم الله الرحمن الرحیم
لَا یُحِبُّ اللَّهُ الْجَهْرَ بِالسُّوءِ مِنَ الْقَوْلِ إِلا مَنْ ظُلِمَ وَکَانَ اللَّهُ سَمِیعًا عَلِیمًا (نساء/١٤٨)
نزدیک به شش ماه از هجوم وحشیانه رژیم غاصب و سفاک صهیونیستی به مردم مظلوم و بی پناه غزه می گذرد، که در آن کشتاری کم سابقه در تاریخ و بی سابقه در دوران معاصر علیه بشریت رخ داد، حمله ای با ده ها هزار کشته و مفقود و صدها هزار آواره و بی سرپناه که اغلب آنان زنان بی پناه و کودکان بی گناه هستند.
در این روزها که چهره کریه و شوم این رژیم خونخوار بیش از پیش بر جهانیان آشکار شده، و وجدانهای خفته را از خواب بیدار نموده است، اما با این حال و در کمال ناباوری، سکوت، ضعف و کم کاری نهادها و کشورهای مدعی حقوق بشر را شاهد هستیم و این، خود گویای بی اعتنایی مدعیان حقوق بشر به انسان و کرامت اوست.
اکنون که کشورهای غربی، به ویژه آمریکا و هم پیمانان او، توان دفاع علنی و مستقیم از جنایات بی حد و حصر این رژیم نامشروع را ندارند، سردمداران سفاک این رژیم باطل، هنوز بر طبل جنگ و جنایت کوبیده و هر روز از سلاح گرسنگی و فشار بر این مردم مظلوم، بیشتر بهره می گیرند.
تصاویر منتشرشده از اوضاع غزه که گویای عمق فجایع و قساوت رژیم صهونیستی بر کودکان و زنان و مردان مظلوم فلسطین است، فریاد آزادی خواهان را برآورده و دل های جهانیان را به درد آورده است، تا جایی که حتی برخی از کشورهای خودخواه و منفعت طلب غربی نیز زبان به گلایه گشوده و بعضی از مجامع بین المللی به نسل کشی و نژادپرستی این رژیم اذعان نموده و خواستار توقف آن شده اند..
از طرفی این روزها زمزمه برنامه ریزی برای توهین گسترده به مقدسات اسلامی، خصوصاً مسجد الأقصی، این پارۀ تن جهان اسلام به گوش می رسد، که لزوم هوشیاری تمام مسلمانان جهان را می طلبد.
اینجانب بر همه علمای اسلام، از جمیع مذاهب اسلامی لازم می دانم تا در دفاع از مظلومان فریاد برآورند و با وحدت کلمه و در سایۀ حمایت گستردۀ امت مسلمان، دولت های اسلامی و دیگر دولتهای عالم را به فشارهای همه جانبه بر رژیم صهیونیستی وادار کنند تا با پایان دادن به هجوم وحشیانه و محاصره و شروع آتش بس فوری، فراگیر و دائمی و خروج اشغالگران و کمک رسانی به آسیب دیدگان و بازسازی سرزمین های جنگ زده، شرایط را برای بازگشت آوارگان مظلوم فراهم آورند و تا حصول نتیجه از پای ننشینند که در صورت کوتاهی هیچ عذری در پیشگاه خداوند متعال نخواهیم داشت.
در پایان ضمن دعوت همه مردم عزیز و شریف ایران و مسلمانان جهان به شرکت پر شور و گسترده در راهپیمایی روز قدس و محکومیت این جنایات، شفای عاجل مجروحان، تسلای دل داغدیدگان، مغفرت و رضوان شهدا و رهایی همه مظلومان به ویژه مردم ستمدیدۀ غزه را از درگاه خداوند متعال مسألت نموده، امیدوارم خداوند در این ماه مبارک به همۀ مسلمانان عزت و نصرت عطا فرماید.
وَلَیَنْصُرَنَّ اللَّهُ مَنْ یَنْصُرُهُ إِنَّ اللَّهَ لَقَوِیُّ عَزِیزٌ.
گزارش تصویری
حجت الاسلام والمسلمین سید جواد شهرستانی
فرمانده نیروی انتظامی استان قم
حجت الاسلام والمسلمین سید احمد خاتمی
دکتر سید محمد آقامیری استاندار قم
نماینده ولی فقیه در امور حج و زیارت و رئیس سازمان حج و زیارت
دکتر ابوالفضل نجارزاده مدیرعامل بانک ملی ایران به همراه اعضای هیات مدیره
سید محمدهادی سبحانیان رئیس سازمان مالیاتی
دیدارها
مسئله مسکن از مهم ترین دغدغه های مردم است
حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی در دیدار با دکتر آقامیری استاندار قم مسئله مسکن را از مهم ترین دغدغه های مردم دانسته و فرمودند: عده ای از مردم از نظر مسکن گرفتارند و دادشان درآمده است. البته یکی از عوامل افزایش قیمت اجاره مسکن، بی انصافی بعضی از مالکان است و باید کاری کرد که مالکان هم دست از زیادهروی بردارند و با مردم همکاری کنند.معظم له توجه به معشیت مردم را از مسائل بسیار مهم دانسته و فرمودند: قیمت ارزاق باید در قم متعادل و نسبت به شهرهای دیگر کمتر باشد. البته این به تنهایی کار شما نیست ولی می توانید به سهم خودتان می توانید در این مسئله مؤثر باشید.
ایشان با اشاره به اینکه قم یک شهر فرهنگی است، فرمودند: قم در زمان ائمه علیهم السلام هم جنبه فرهنگی داشت و قبور اصحاب ائمه علیهم السلام در قبرستان شیخان قم نیز بهترین دلیل برای آن است؛ بنابراین همه چیز در قم باید از دید فرهنگی و زیارتی دیده شود. ما نمی خواهیم قم یک شهر صنعتی بشود.
ایشان با تأکید بر حفظ امنیت قم فرمودند: لازم است به این مورد دقت و توجه بیشتری شود.
در ابتدای این دیدار استاندار گزارشی از عملکرد استانداری در سال ١٤٠٢ ارائه نمود.
نیروی انتظامی ضمن برخورد شدید با برهم زنندگان نظم و مفسدان، مأمور به محبت و رحمت است
حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی در دیدار فرمانده نیروی انتظامی استان قم، با تبریک ماه مبارک رمضان و میلاد امام حسن مجتبی علیه السلام و سال نو، قم را شهری متمایز و متعلق به جامعۀ تشیع دانسته و فرمودند: قم مرکزیت علمی و دینی جهان تشیع است. بیش از ٨٠ هزار طلبه در حال فراگیری علوم دینی در سطوح مختلف هستند.
ایشان موقعیت قم را حساس برشمرده و افزودند: دشمنان تلاش دارند با آلوده کردن جوانان قمی به مواد مخدر و دیگر مفاسد اخلاقی، چهرۀ قم را تخریب نمایند، که این وظیفۀ شما را مضاعف می کند، چرا که ضربه به قم، ضربه به عالم تشیع است.
معظم له بر آمادگی حوزه علمیه جهت همکاری با نیروی انتظامی تأکید کرده و فرمودند: حوزه علمیه می تواند در زمینه های مختلف به خصوص در مسألۀ حجاب با نیروی انتظامی همکاری نماید.
حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی با خطیر دانستن وظایف نیروی انتظامی فرمودند: نیروی انتظامی از سویی موظف به برخورد شدید با برهم زنندگان نظم و مفسدان است و از سویی مأمور به محبت و رحمت و رعایت آداب اسلامی است و جمع میان این دو کار آسانی نخواهد بود.
ایشان حفظ حجاب را واجب دانسته و افزودند: از سوی دیگر هم نباید این عمل با خشونت همراه شود، چرا که بهانه ای برای دشمنان و معاندان می گردد.
معظم له با اشاره به شب های قدر و شهادت امیرمؤمنان علی علیه السلام فرمودند: باید احترام این ایام رعایت گردد.
ایشان در پایان این دیدار امکانات مسجد مقدس جمکران را جوابگوی خیل عظیم عاشقان آن حضرت ندانسته و بر تأمین امکانات بیشتر تأکید فرمودند.
دریافت مالیات باید عادلانه باشد
حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی در دیدار با دکتر سبحانیان رئیس سازمان مالیاتی کشور با اشاره به ضرورت دریافت مالیات جهت پیشبرد امور کشور فرمودند: دریافت مالیات باید عادلانه و همراه با رضایت مؤدیان باشد، که این باعث جلب اعتماد آنان می گردد.
ایشان با اشاره به تعطیلی بعضی از کارگاه های تولیدی و کارخانجات بدلیل مالیات بسیار سنگین فرمودند: مالیات سنگین سبب تعطیلی کارگاه های تولیدی کشور و سوق دادن سرمایه ها به سمت بازارهای غیرتولیدی برای فرار از مالیات و بیکار شدن کارگران می شود.
معظم له قابل اطمینان بودن مأمورین مالیاتی را مهم دانسته و فرمودند: متأسفانه برخی از مأموران مالیاتی با مؤدیان در محاسبۀ مالیات تبانی می کنند، که باید با آن برخورد شود.
حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی مسئولیت سازمان مالیاتی را سخت و مهم دانسته و فرمودند: از سویی برخی به هر نحوی از پرداخت مالیات فرار می کنند و از سویی سازمان مجبور به تأمین هزینه های جاری کشور با مالیات است، لذا باید به گونه ای برنامه ریزی شود که مالیات عادلانه ستانده شود.
ایشان اقتصاد جامعه سالم را بر پایۀ مالیات عادلانه دانسته و افزودند: باید مصارف مالیات تبیین شود تا مردم نسبت به پرداخت آن توجیه شود.
معظم له دریافت مالیات را مختص به زمان حال ندانسته و فرمودند: مالیات در اسلام، همان زکات است و در زمان ائمه علیهم السلام غیر از وجوهات شرعیه، مالیات هم اخذ می شد.
حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی با اشاره به اینکه هزینه های دفاعی و نظامی کشور نیز از طریق مالیات تأمین می شود، فرمودند: در گذشته خود مجاهدان هزینه های مرکب و خوراک خودشان را تأمین می کردند، در حالی که امروزه اشخاص به تنهایی توانایی تهیه ادوات نظامی را ندارند، از این رو این هزینه ها بر عهدۀ نظام اسلامی بوده که از طریق مالیات تأمین می شود.
در ابتدای این دیدار رئیس سازمان مالیاتی کشور، گزارشی از اقدامات سازمان متبوع خود، ارائه نمود.
روحانیون کاروان ها آموزش دیده و توانا باشند
حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی در دیدار نماینده ولی فقیه و رئیس سازمان حج و زیارت، مشکلات حج را زیاد ولی قابل حل دانسته و فرمودند: حج سفر بسیار پربرکتی است اما متاسفانه سال به سال مشکل تر می شود، که لازم است با تدبیر، آن را برطرف کرد.
معظم له یکی از مشکلات را طولانی شدن سفر حج عنوان کرده و فرمودند: طولانی شدن سفر حج تا چهل روز و یا بیشتر باعث بروز مشکلاتی می شود که باید به آن توجه نمود.
ایشان با تأکید بر کاهش هزینه های حج فرمودند: هزینه سفر حج بسیار سنگین شده و این مسأله باعث شده تا کسانی که سالیان درازی در نوبت بوده اند، اکنون به علت گرانی متأسفانه از استطاعت خارج شده و نتوانند به حج مشرف شوند.
حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی فلسفۀ حضور بعثه های مراجع در حج را خدمت رسانی به حجاج دانسته و فرمودند: چنانچه بعثه های مراجع نباشند، حاجیان در مناسک حج دچار مشکل می شوند، لذا شایسته است زمینۀ حضور آنان تسهیل یابد.
ایشان با تأکید بر انتخاب روحانیون آموزش دیده برای کاروان ها فرمودند: روحانیون کاروان ها وظیفه راهنمایی و آموزش معارف و مناسک حج را بر عهده دارند و باید برای این امر توانا باشند و حجاج را به درستی راهنمایی کنند.
گفتنی است در ابتدای این دیدار نمایندۀ ولی فقیه و رئیس سازمان حج و زیارت، گزارشی از اقدامات صورت گرفته برای حج ١٤٠٣ ارائه کردند.
تصویرسازی
یادداشت
آموزه هایی از عهدنامۀ مالک اشتر
از منظر آیت الله العظمی مکارم شیرازی دام ظله
می دانیم امام علی علیه السلام هنگامى که مالک اشتر نخعى را فرماندار مصر و بخش هاى مختلف آن قرار داد نامه اى که از جمله طولانی ترین و پرمحتواترین نامه هاى نهج البلاغه است به دست مالک اشتر داد؛ که برنامه عملى و روش کشوردارى را در زمینه هاى مختلف به او آموخت. این نامه به عهدنامه مالک اشتر معروف شده که نامه ٥٣ از نهج البلاغه است.
عهدنامه مالک اشتر در یک نگاه
این عهدنامه را مى توان در ده محور خلاصه کرد:
١. اهمّیت ماموریتى که بر عهده مالک گذارده شده بود.
٢. تذکرات اخلاقى فوق العاده که در روش حکومت بسیار تاثیر گذار است.
٣. تقسیم رعایا و قشرهاى مختلف مردم به چندین بخش از نیروهاى نظامى گرفته تا ماموران جمع مالیات و کارگزاران حکومت و قضات و تجار و صاحبان صنایع و تعیین وظایف و ویژگى هاى مربوط به آن ها.
٤. اهتمام فوق العاده به طبقات محروم.
٥. لزوم تعیین وقتى براى ملاقات عمومى مردم و به اصطلاح دیدار چهره به چهره با ارباب حاجات.
٦. انتخاب مشاوران قوى و خردمند.
٧. جلوگیرى از هرگونه رانت خوارى و امتیاز طلبى.
٨. اهتمام به امر صلحِ آمیخته با هوشیارى در برابر دشمنان و پرهیز از هرگونه خونریزى بى دلیل.
٩. اهتمام به امر برگزارى فرایض دینى براى عموم مردم.
١٠. دعا براى موفقیت جهت انجام این مسئولیت ها و کمک طلبیدن از ذات پاک پروردگار.
هشدار از ریختن خون به ناحق
امام علی علیه السلام در بخشی از عهدنامه، مسأله بسیار مهمی را عنوان مى کند و آن احترام به خون انسان هاست، حضرت با تعبیرات متعدد و مؤکد مالک اشتر را از این امر به پرهیز وامى دارد: «إِیاک وَالدِّمَاءَ وَسَفْکهَا بِغَیرِ حِلِّهَا؛ از ریختن خونِ ناحق شدیداً بپرهیز».
منظور از این سخن آن است که به هنگامى که فرمان قتل افراد مهدور الدم را صادر مى کند، نهایت دقت را به خرج دهد مبادا بى گناهى به اشتباه کشته شود.
امام علیه السلام چهار اثر بسیار منفى ریختن خون به ناحق را بیان فرموده: انتقام شدید الهى، مجازات سنگین او، زوال نعمت ها از قبیل آرامش، امنیت، سلامت و سعادت و زوال مُلک و حکومت.
حضرت در ادامه به چهار پیامد شوم دیگر اشاره مى کند و مى فرماید: «بنابراین حکومت و زمامدارى خود را هرگز با ریختن خون حرام تقویت مکن، زیرا این عمل، پایه هاى حکومت را ضعیف و سست مى کند، بلکه بنیاد آن را مى کند یا به دیگران منتقل مى سازد».
تاریخ هم نشان داده است که چگونه خون به ناحق دامان صاحبش را مى گیرد و او را در پرتگاه نیستى مى افکند.
پرهیز از افراط گرایی دینی
در عهد نامه مالک اشتر آمده است: «فَلَا تَکونَنَّ مُنَفِّراً وَلَا مُضَیعاً؛ نه آن گونه نماز را طولانى کن که مایه فرار مردم شود و نه آن طور سریع بخوان که باعث ضایع شدن نماز گردد». آرى در هر چیز رعایت اعتدال لازم است.
این نکته نیز قابل توجّه است که این دستور گرچه در مورد خصوص نماز وارد شده؛ ولى مى توان مفهوم آن را به سایر عبادات، بلکه تمام برنامه هاى اجتماعى گسترش داد که باید برنامه هاى اسلامى در تمام زمینه هاى عبادى، اجتماعى، سیاسى و اخلاقى آن گونه پیاده شود که نه بار مردم را سنگین کند و مایه فرار آن ها از دین شود و نه آن چنان باشد که بر اثر شتاب زدگى بى محتوا گردد.
پرهیز از رانت خواری
امام علیه السلام، مالک اشتر را از رانت خوارى به شدت برحذر مى دارد: «وَإِیاک وَالِاسْتِئْثَارَ بِمَا النَّاسُ فِیهِ أُسْوَةٌ؛ از ویژه سازى و انحصارطلبى در چیزهایى که همه مردم در آن ها برابرند، بپرهیز».
امام علیه السلام در بخشی دیگر از عهدنامه، مالک را با تعبیرات محکم و حساب شده اى دعوت به عدالت و رفع هرگونه تبعیض مى کند. مى فرماید: «أَنْصِفِ اللَّهَ وَأَنْصِفِ النَّاسَ مِنْ نَفْسِک، وَمِنْ خَاصَّةِ أَهْلِک، وَمَنْ لَک فِیهِ هَوًى مِنْ رَعِیتِک؛ انصاف در برابر خداوند و مردم را نسبت به خویشتن و خاندان خود و کسانى که از رعایا مورد علاقه تواند رعایت کن».
البته منظور از انصاف در برابر خداوند اطاعت از اوامر و نواهى اوست و انصاف در برابر مردم ترک هرگونه تبعیض و تمایل به افراد مورد نظر است؛ همان چیزى که غالب زمامداران در گذشته و حال گرفتار آن بوده و هستند که وقتى به قدرت مى رسند براى دوستان و بستگان و افراد مورد علاقه خود امتیازاتى قائل مى شوند که هرگز آن را به دیگران نمى دهند. این تبعیض سرچشمه انواع انحرافات و نابسامانى هاى حکومت هاست.
آنچه امام علیه السلام در این بخش از سخنانش فرموده مسأله ای سرنوشت ساز است که نه تنها در مسأله حکومت که در تمام مدیریت ها و در سراسر زندگى انسان پیش مى آید. به سراغ امتیازات ویژه رفتن بلای عظیمى است که مى تواند حکومت ها را متزلزل سازد و شخصیت انسان ها را زیر سؤال ببرد و آبروى انسان را در دنیا و آخرت بریزد.
طرد چاپلوسان
امیر مؤمنان علیه السلام در «عهدنامه» معروف «مالک اشتر»، دستورى درباره وزرا و اطرافیان صادر مى کند و مى فرماید: «ثُمَّ رُضْهُمْ عَلَى أَلَّا یطْرُوک وَلَا یبْجَحُوک بِبَاطِلٍ لَمْ تَفْعَلْهُ، فَإِنَّ کثْرَةَ الْإِطْرَاءِ تُحْدِثُ الزَّهْوَ، وَتُدْنِی مِنَ الْعِزَّة؛ِ سپس آن ها را طورى تربیت کن که از تو ستایش بى جا نکنند (و از تملق و چاپلوسى بپرهیزند و نیز) تو را به اعمال نادرستى که انجام نداده اى تمجید ننمایند، زیرا مدح و ستایش فراوان، عُجب و خودپسندى به بار مى آورد و انسان را به کبر و غرور نزدیک مى سازد».
همچنین در آنجا که حاکم راه خطا مى رود آزمون دیگرى براى اطرافیان اوست که شجاع باشند و او را یارى نکنند و از راه خطا باز گردانند نه اینکه چشم و گوش بسته به دنبال آن ها حرکت کرده و رضاى او را بر رضاى خدا و خلق مقدم دارند.
وظیفه حکومت در تأمین معیشت مردم
آن حضرت در «دستور نامه» حکومتى خود به مالک اشتر درباره رسیدگى به امور مردم سفارش مى کند و مى فرماید: «وَقَدِ اسْتَکفَاک أَمْرَهُمْ، وَابْتَلاَک بِهِمْ وَلاَ تَنْصِبَنَّ نَفْسَک لِحَرْبِ اللهِ ؛ خداوند کفایت امور مردم را از تو خواسته و به جهت آنان تو را در عرصه آزمایش قرار داده؛ خود را در معرض جنگ با خدا قرار مده». در این بیان، عدم تلاش براى رسیدگى به امور مردم به محاربه با خدا تشبیه شده است.
بنابراین، زمامدارى که خدا را ناظر بر خود بداند و بى توجهى به مشکلات مردم را محاربه خدا با خود برشمرد، تکاپو و تلاش وى براى رسیدگى به مردم و رفع نیازهاى آنان رنگ و بوى دیگرى دارد و انگیزه اش براى توسعه بخشى به جامعه افزون تر خواهد شد.
گرچه این تعبیرات درباره تأمین حداقلّ معیشت نیازمندان است؛ ولى همین امر در مسائل مربوط به توسعه نیز حاکم و بیانگر لزوم تلاش هاى خدامحورانه در مسائل مربوط به رشد و توسعه در نگاه اسلام است.
امام علی علیه السلام و دفاع از مظلوم
بسیار مى شود که نزدیکان و حامیان زمامدار کارهاى خلافى انجام مى دهند و حق مظلومى را پایمال مى سازند و حاکمان جور معمولًا آن را نادیده گرفته و از کنار آن به سادگى مى گذرند. امام علیه السلام مالک اشتر را از این کار به شدت برحذر مى دارد: «وَالتَّغَابِی عَمَّا تُعْنَى بِهِ مِمَّا قَدْ وَضَحَ لِلْعُیونِ، فَإِنَّهُ مَأْخُوذٌ مِنْک لِغَیرِک، وَعَمَّا قَلِیلٍ تَنْکشِفُ عَنْک أَغْطِیةُ الْأُمُورِ، وَینْتَصَفُ مِنْک لِلْمَظْلُوم؛ و از غفلت در انجام آنچه مربوط به توست و در برابر چشمان مردم واضح و روشن است برحذر باش، چرا که به هر حال در برابر مردم نسبت به آن مسئولى و به زودى پرده از کارهایت کنار مى رود و انتقام مظلوم از تو گرفته مى شود».
بی شک غفلت از محرومان جامعه عواقب شومى در دنیا دارد که همان بدبینى مردم و جدایى آن ها از حکومت است و هم در آخرت؛ زمانى که پرده ها کنار رود و اعمال آشکار شود و خداوندِ عالم به اسرار، حق مظلوم را از ظالم بگیرد.
هشدار در مورد ظهور استبداد
امام علی علیه السلام در توصیه خود مالک را از مسأله غرور و خودکامگى شدیداً نهى مى کند، و مى فرماید: «وَلَا تَقُولَنَّ: إِنِّی مُؤَمَّرٌ آمُرُ فَأُطَاعُ، فَإِنَّ ذَلِک إِدْغَالٌ فِی الْقَلْبِ، وَمَنْهَکةٌ لِلدِّینِ وَتَقَرُّبٌ مِنَ الْغِیرِ؛ و هرگز مگو من امیرم؛ امر مى کنم و از من اطاعت مى شود که این موجب دخول فساد در دل و ضعف و خرابى دین و نزدیک شدن دگرگونى ها (در قدرت تو) است».
بى شک یکى از آفات خطرناک حکومت و زمامدارى، غرور و خودبزرگ بینى و استبداد است و همان گونه که امام علیه السلام فرموده سه پیامد خطرناک دارد. نخست اینکه فکر انسان را فاسد مى کند و حقایق را آن گونه که هست نمى بیند و تصمیمات نابخردانه و غیر عادلانه مى گیرد. دیگر اینکه انسان را گرفتار انواع معاصى و گناهان و ظلم و ستم مى سازد و دین او را تضعیف مى کند. سوم اینکه چنین حالتى سبب تغییرات و دگرگونى ها در رابطه حکومت با مردم مى شود.
بسیارى از شورش هاى عمومى در طول تاریخ از همین جا سرچشمه گرفته است.
به عکس اگر زمامدار متواضع باشد و باد غرور از سر بیرون کند، هم درست مى اندیشد، هم آلوده گناه و ضعف دین نمى شود، و هم رابطه صمیمانه با مردم خواهد داشت، همان رابطه اى که پایه هاى حکومت را قدرت مى بخشد.
با مردم باش
امیرمؤمنان على علیه السلام از مردم در عهدنامه مالک اشتر تعبیر بلیغى کرده و آنان را ستوده و پناهگاه روز جنگ و صلح شمرده و به «مالک» توصیه مى کند مصالح آن ها را در نظر بگیرد و مصالح خواص پرادعا و زیاده طلب را فداى مصالحشان کند.
از این رو امام امیر مؤمنان علیه السلام در عهدنامه مالک اشتر بر نقش توده مردم تأکید مى کند و مى فرماید: «وإنّما عماد الدّین وجماع المسلمین والعُدّة للأعداء، العامّة من الأمّة، فلیکن صغوک لهم ومیلک معهم ؛ به یقین ستون دین، و سبب اجتماع مسلمانان و ذخیره دفاع از دشمنان، تنها «توده مردم» هستند، بنابراین گوش به سخنان آن ها فرا ده و تمایل و علاقه تو به آن ها باشد».
این همان چیزى است که امروز به دموکراسى مردمى یا دموکراسى دینى یا مردم سالارى دینى از آن یاد مى شود، هرچند گاهى تنها به الفاظ قناعت مى کنند و به واقعیات توجه ندارند.
تقبیح خشونت علیه مردم
امام علیه السلام در فرازی به مسأله بسیار مهمى اشاره مى کند که از سماحت و عظمت قوانین اسلامى پرده برمى دارد و چیزى را که در آن روز در دنیا مطرح نبود عنوان مى کند و مى فرماید: «وَأَشْعِرْ قَلْبَک الرَّحْمَةَ لِلرَّعِیةِ وَالْمَحَبَّةَ لَهُمْ وَاللُّطْفَ بِهِمْ؛ و قلب خویش را کانون رحمت و محبّت و لطف به رعیت قرار ده».
آن حضرت در دستوری دیگر که در واقع تأکیدى است بر آنچه در فراز قبل بیان شد مى فرماید: «وَلَا تَکونَنَّ عَلَیهِمْ سَبُعاً ضَارِیاً تَغْتَنِمُ أَکلَهُمْ، فَإِنَّهُمْ صِنْفَانِ: إِمَّا أَخٌ لَک فِی الدِّینِ، وَإِمَّا نَظِیرٌ لَک فِی الْخَلْقِ؛ و در مورد آنان همچون درنده اى مباش که خوردنشان را غنیمت شمارى، زیرا آن ها دو گروهند یا برادر دینى تواند و یا انسان هایى که در آفرینش شبیه تو هستند (در هر حال باید حقوق آن ها را محترم بشمارى».
بى شک پایه حکومت صحیح، مقتدر و عادلانه، بر قلوب و دل هاى مردم است نه بر شمشیرها و نیزه ها. آن ها که بر دل ها حکومت دارند کشورشان امن و امان است و آن ها که بر شمشیر تکیه مى کنند دائما در خطرند.
تأکید بر جمهوریت به معنای واقعی کلمه
حل مشکلات مردم و اداره امور کشور با پیام و پیغام میسر نمى شود، بلکه رئیس حکومت باید با مردم در تماس مستقیم باشد و حضوراً مشکلات را دریابد و به حل آن ها بپردازد.
این همان چیزى است که روان شناسان امروز بعد از مطالعات خود به آن رسیده اند که ملاقات چهره به چهره تأثیر فوق العاده اى در جذب افراد و فرونشاندن آتش خشم آن ها و برآوردن حاجاتشان دارد.
شبیه همین معنا در نامه مالک اشتر (نامه ٥٣) آمده است آنجا که مى فرماید: «وَأَمَّا بَعْدُ فَلَا تُطَوِّلَنَّ احْتِجَابَک عَنْ رَعِیتِک فَإِنَّ احْتِجَابَ الْوُلَاةِ عَنِ الرَّعِیةِ شُعْبَةٌ مِنَ الضِّیقِ وَقِلَّةُ عِلْمٍ بِالْأُمُورِ؛ و اما بعد هیچ گاه خود را در زمانى طولانى از رعایا پنهان مدار زیرا پنهان ماندن زمامداران از چشم رعایا موجب نوعى محدودیت و کم اطلاعى نسبت به امور (کشور) مى شود».
آن حضرت به مالک اشتر صریحاً توصیه مى کند که بخشى از وقت خود را در اختیار نیازمندان بگذار و بار عام بده، درهاى دار الاماره را بگشاى و پاسبانان را کنار بزن تا مردم آزادانه با تو تماس بگیرند و نیازها و مشکلات خود را، بى واسطه با تو در میان بگذارند.
یکى از دستورات اسلامى نیز این بوده که زمامداران، امامت جماعت را بر عهده مى گرفتند؛ یعنى در میان مردم همه روز حاضر مى شدند و این کار مى توانست بسیارى از واقعیت ها را به آن ها منتقل کند؛ خواه تلخ باشد یا شیرین.
سخن آخر: (مسئولان عهدنامه مالک اشتر را مقابل خود بگذارند و عمل کنند)
از آنچه در بالا آمد مى توان به این حقیقت پى برد که آنچه در حال حاضر به عنوان حکومت اسلامى شناخته مى شود، هنوز تا رسیدن به شکل اصلى این حکومت فاصله بسیارى دارد چه خوب است مسئولان کشور ما، عهدنامه مالک اشتر را جلوی خود بگذارند و مطابق آن عمل کنند.
منبع: پیام امام امیر المومنین علیه السلام
مقاله
«کار» جهاد بزرگ اجتماعی
حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی؛ مجله مکتب اسلام، اردیبهشت ١٣٥٨، سال نوزدهم، شماره ٢
چکیده :
سخن از اولویت مسائل اقتصادی در اسلام بود؛ برای تکمیل این بحث به بررسی نظر اسلام در زمینه «اهمیت کار» می پردازیم. در احترام و تعظیم این مفهوم از دیدگاه اسلام همین بس که در حالات «سعد انصاری» می خوانیم: هنگامی که پیامبر(ص) از غزوه «تبوک» بازمی گشت سعد به استقبال ایشان شتافت و با دستان خشن و پینه بسته اش با پیامبر مصافحه کرد. پیامبر فرمود: چرا دستت چنین است؟ عرض کرد: با بیل و طناب کار می کنم و هزینه زندگی همسر و فرزندم را فراهم می سازم. در این موقع پیامبر کار عجیبی کرد که در تاریخ هیچ یک از مردان بزرگ جهان دیده نشده است؛ پیامبر دست او را بوسید و گفت: «این دستی است که هرگز آتش دوزخ به آن نخواهد رسید!».
- برای بازسازی یک جامعه استبدادزده همه باید با نهایت دلسوزی کار کنند.
- آن کس که با بی کاری و کم کاری، یا عدم مهارت در کار سبب می شود که اجتماعش از نظر اقتصادی وابسته به دیگران باشد از نظر اسلام ملعون و مطرود درگاه خدا است.
- انقلاب ملت ما هنگامی کامل می شود و از خطر ها رهائی می یابد که از پشتوانه اقتصاد فنی و پرمایه ای برخوردار گردد.
سخن از اولویت مسائل اقتصادی در اسلام بود؛ برای تکمیل این بحث به بررسی نظر اسلام در زمینه اهمیت «کار» می پردازیم. تمام برنامه های اسلام را از یک نظر می توان در «جهاد» خلاصه کرد. جهاد با طاغوت ها، جهاد با جهل، جهاد با فقر و جهاد با هوا و هوس های سرکش! درست به عکس آنچه افراد کوته بین یا غرض آلود می گویند جهاد نه تنها نقطه ضعفی برای برنامه های اسلامی نیست بلکه بدون شک جهاد از اساسی ترین و سازنده ترین برنامه های اسلام بوده و هست. قانونی است هماهنگ با قانون حیات و نظام آفرینش و روح آزادگی و عدالت خواهی انسان ها. قانونی است که بدون آن زندگی مفهوم خود را از دست خواهد داد، و به صورت مرگ گونه ای درمی آید.
اما جالب اینجاست که در اسلام هرگونه کار ثمربخش، در هر مقیاس، شعبه ای از جهاد محسوب می شود و کارگر به عنوان مجاهد راه خدا و گاهی برتر از او شناخته شده است. چنانکه امام علی ابن موسی الرضا(علیه السلام) می گوید: «اَلَّذِی یَطْلُبُ مِنْ فَضْلِ اَللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ مَا یَکُفُّ بِهِ عِیَالَهُ أَعْظَمُ أَجْراً مِنَ اَلْمُجَاهِدِ فِی سَبِیلِ اَللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ»؛ (آن کس که برای تامین زندگی خانواده خویش تلاش می کند و مواهب الهی را در پرتو کار می طلبد از مجاهدان راه خدا گران قدرتر است).(١) فهم این نکته که چرا موقعیت چنین کارگری برتر است چندان مشکل نیست؛ زیرا اولا مجاهدان حافظ وضع موجود یک جامعه اند؛ اما کارگرانِ لایق، بهبود و توسعه آینده را نیز در اختیار دارند. ثانیا هیچ نظام سیاسی بدون پشتوانه یک اقتصاد قوی و شکوفا باقی و برقرار نمی ماند و تلاش سربازان بدون تلاش کارگران بی اثر است.
در احترام و تعظیم مقام کارگر از دیدگاه اسلام همین بس که در حالات «سعد انصاری» کارگر زحمت کش مسلمان، می خوانیم: هنگامی که پیامبر(صلی الله علیه وآله) از غزوه «تبوک» بازمی گشت سعد به استقبال ایشان شتافت و با دستان خشن و پینه بسته اش با پیامبر(صلی الله علیه وآله) مصافحه کرد. پیامبر(صلی الله علیه وآله) فرمود: چرا دستت چنین است؟ عرض کرد: با بیل و طناب کار می کنم و هزینه زندگی همسر و فرزندم را فراهم می سازم. در این موقع پیامبر(صلی الله علیه وآله) کار عجیبی کرد که در تاریخ هیچ یک از مردان بزرگ جهان دیده نشده است؛ متن حدیث چنین است: «فقبل یده رسول الله و قال هذه ید لا تمس ها النار!»؛ (پیامبر(صلی الله علیه وآله) دست او را بوسید و گفت این دستی است که هرگز آتش دوزخ به آن نخواهد رسید).(٢) من فکر می کنم اهمیت این عمل را با هیچ تعبیری جز خودش نمی توان بیان کرد. باز برای پی بردن به اهمیت «کار» در این مکتب، توجه به این نکته لازم است که نه تنها کار مثبت و سازنده از مهمترین عبادات در اسلام محسوب می شود؛ بلکه عوارض ناشی از آن نیز در حکم عبادت است. چنانکه در حدیثی می خوانیم: «کارگر خسته ای که شب با اندام فرسوده می خوابد همانند کسی است که شب زنده داری و عبادت می کند!».
در اسلام نه فقط روی اصل کار تکیه شده بلکه مهم تر از موضوع کار مسئله «کیفیت» کار است. امام صادق(علیه السلام) به دوستانش چنین توصیه می کرد: «هنگامی که می خواهید به دنبال کاری بروید صبح زود حرکت کنید و با سرعت به سراغ آن راه بیفتید».(٣)
الگو های زنده
بسیاری از پیشوایان بزرگ دین برای تعمیم و توسعه کار و تعظیم مقام کارگر شخصا و با دست خویش کار می کردند. آنهم کارهائی که بسیاری از افراد آن را دور از شأن خود می پندارند و حقیر و کوچک می شمارند. «على بن ابى حمزه بطائنى» روزى از کنار مزرعه اى مى گذشت که حضرت امام موسى بن جعفر(علیه السلام) را دید که مشغول به کار کردن در مزرعه بودند و از پاهایشان عرق مى ریخت. جلو رفت و عرض کرد: یا ابن رسول اللّٰه! فدایت شوم، کارکنان و کارگران شما کجایند؟ فرمود: اى على! کسانى که از من و پدرم بالاتر بودند، در زمین خود با دست خود کار مى کردند. عرض کرد: یا ابن رسول اللّه! چه کسانى ؟ فرمود: رسول خدا (صلى اللّه علیه و آله و سلم) و امیرالمؤمنین و همه پدرانم (علیهم السلام). این یکى از کارهاى همۀ پیامبران و فرشتگان و بندگان صالح خداوند است.(٤) و از آن عجیب تر اینکه در حالات بزرگترین شخصیت های اسلام می خوانیم که قسمتی از کار های خانه را نیز شخصا انجام می داند. علی(علیه السلام) برای منزل خویش هیزم از بیابان و آب از چاه های اطراف می آورد، و خانه را نظافت می کرد، و فاطمه(علیها السلام) گندم را آسیاب می کرد و خمیر می نمود و نان می پخت.(٥)
در اینجا ممکن است اشتباهی برای بعضی رخ دهد که اصلاح آن لازم به نظر می رسد؛ و آن این است که احترام فوق العاده ای که اسلام برای کار با دست قائل شده مفهومش این نیست که کار های سازنده فکری همچون تعلیم و تربیت، و رهبری و راهنمائی مردم از ارزش و احترام فوق العاده بی بهره اند، تا افراد ناآگاه از این موقعیت استفاده کرده و دانشمندان و اساتید و نویسندگان و پیشوایان فکری مردم را متهم به عدم انجام کار مثبت کنند. بلکه به عکس هدف اصلی این احترام فوق العاده برای کارگر، این است که هرگز نقش کارگر را در پیشرفت یک جامعه زنده فراموش نکنیم و مقام او را کم نشمریم؛ وگرنه پیشوایان فکری و مربیان یک جامعه قطع نظر از ارزش های انسانی فعالیت های آنها، سهم بسیار مهمی در پیشبرد جنبه های مادی جامعه نیز دارند؛ زیرا آن ها با پایه ریزی یک مجتمع صالح و دعوت به همبستگی، درستکاری، تعاون و مانند این ها جامعه را برای رسیدن به هدف های مهمتر تقویت می کنند و تأثیر غیر مستقیم کوشش های آن ها همانند تاثیر غیرمستقیم عمل یک طبیب ماهر و دلسوز در افزایش بازده اقتصادی کارگران قابل انکار نیست.
خیلی روشن است کارگری که بیمار می شود نه تنها بازده اقتصادی ندارد بلکه به صورت یک مصرف کننده درمی آید، ولی براثر تلاش طبیب، سلامت خود را بازیافته قادر بر تولید می شود. آیا می توانیم به این پزشک یا دانشجوی طب بگوئیم تو عمل مثبتی نداری و باید حتما بر روی زمین های زراعتی کار کنی؟
تنبل ها، پرخواب ها و انگل ها در این نظام مطرودند
دستور های اسلام در مورد محکوم ساختن فرار از زیر بار مسئولیت ها و وظائفی که نظام اقتصادی جامعه بر دوش هر کس گذارده که بدون دخالت در امر تولید از دسترنج دیگران بهره نگیرند، و زندگی اتکالی و وابسته را برای خود نپذیرند بسیار جالب است و بیانگر بینش خاص اسلام در مسائل زیربنائی یک اقتصاد سالم می باشد. «دیرخوابی» و «کم کاری» و «بی کاری» در تعلیمات اسلام به شدت محکوم شده است، تا آنجا که امام موسی بن جعفر(علیه السلام) می گوید: «خداوند بنده پرخواب را مبغوض می دارد، خداوند بنده بی کار را مبغوض می شمارد!».(٦) جمله کوتاه و شعار مانندی که از پیامبر اسلام(صلی الله علیه وآله) نقل شده نظر این آئین را نسبت به افراد و جامعه های سربار و متکی به غیر روشن می سازد؛ آنجا که فرمود: «از رحمت خدا دور است کسی که سنگینی زندگی خود را بر دوش مردم بیفکند».(٧) امام صادق(علیه السلام) به یکی از دوستانش با این عبارت اخطار کرد که: «در امر زندگی سستی مکن مبادا سربار دیگران شوی».(٨)
اهمیت کار های تولیدی
شکی نیست که اساس کار مثبت و سازنده همان کار های تولیدی است، و ارزش کارهای دیگر از نظر اقتصادی به مقداری است که در امر تولید دخالت داشته باشد. اهمیت کار های تولیدی به اندازه ای است که حتی رهبران الهی که به حکم پرداختن مسئولیت های سنگین اجتماعی کاملا استحقاق استفاده از بیت المال را داشته اند کوشش می کردند تا ممکن است از بیت المال استفاده نکنند، و به نحوی از طریق شرکت در کار های تولیدی خود را از بیت المال بی نیاز سازند. در یکی از روایات اسلامی از امیرمؤمنان علی(علیه السلام) می خوانیم که فرمود: «خداوند به داود پیامبر وحی فرستاد که تو خوب بند ه ای هستی اما تنها اشکال کارت این است که از بیت المال استفاده می کنی و با دست خود کار نمی کنی!».(٩) با آنکه او رهبر یک حکومت عادلانه وسیع بود و حق داشت زندگی خود را از بیت المال تامین کند. او به دنبال این جریان بسیار گریست تا اینکه توانست آهن را نرم و از آن زره بسازد و از این طریق از بیت المال بی نیاز شود و خدمات اجتماعی خود را رایگان انجام دهد.
امام صادق(علیه السلام) فرمود: «من در بعضی از اراضی مزروعی ام کار می کنم و عرق می ریزم با اینکه کسانی را دارم که این کار های مشکل را به عهده بگیرند، تا خداوند بزرگ مرا در طلب روزی حلال ببیند».(١٠) روزی امام(علیه السلام) لباس کار پوشیده بود و بیل به دست گرفته کار می کرد و عرق از او می چکید، بعضی از ناظران از این امر تعجب کردند و علت این امر را پرسیدند امام فرمود: «من دوست دارم انسان در راه تهیه معاش، از حرارت آفتاب ناراحت شود!».(١١)
با اینکه در آن عصر و زمان کار های صنعتی به وسعت امروز نبود، ولی اهمیتی را که اسلام به امر صنعت می دهد از فرمان معروف على(علیه السلام) به مالک اشتر می توان دریافت. در این فرمان به مالک توصیه می کند که نسبت به «صنعت گران»؛ (ذوی الصناعات) اهمیت بسیار قائل شود و آن ها را سرچشمه سود ها و اسباب آسایش مردم می شمرد (مواد المنافع و اسباب المرافق). حتی دستور می دهد امور مربوط به کارگران صنعتی را شخصا زیر نظر بگیرد، چه آن ها که در شهر او هستند و چه صنعت گرانی که در بلاد دور و نزدیک فعالیت دارند؛ «وَ تَفَقَّدْ أُمُورَهُمْ بِحَضْرَتِکَ وَ فِی حَوَاشِی بِلاَدِکَ!». درباره اهمیت کشاورزی و خودکفایی در این زمینه، همین بس که در سخنان پیشوایان اسلام کشاورزان به عنوان گنج های الهی در روی زمین معرفی شده اند.(١٢) و کشاورزی به عنوان یکی از محبوب ترین کارها نزد خدا شمرده شده است.(١٣)
آنچه در بالا گفته شد گوشه بسیار کوچکی از توصیه های مکرر و فراوان پیشوایان اسلام در زمینه کار و مخصوصا کار های تولیدی است. ولی آن ها که اطلاعاتشان درباره اسلام محدود به چیزی است که از کوچه و بازار و از افراد بی اطلاع شنیده اند، ممکن است با شنیدن اینگونه بحث ها دچار شگفتی شوند! ما باردیگر به این دسته از پژوهندگان مسائل اسلامی توصیه می کنیم بازهم نزدیک تر بیائید و نزدیک تر تا بدانید آنچه را در طلبش دور جهان می گردید در خانه خود شما است.
پی نوشت:
(١). وسایل الشیعه، ج ١٢، ص ٤٣.
(٢). اسدالغابه، ج ٢، ص ٢٦٩.
(٣). «إِذَا أَرَادَ أَحَدُکُمُ اَلْحَاجَةَ فَلْیُبَکِّرْ إِلَیْهَا وَ لْیُسْرِعِ اَلْمَشْیَ إِلَیْهَا»؛ وسایل الشیعه، ج ١٢، ص ٥٠؛ من لا یحضره الفقیه، ج ٣، ص ١٥٧.
(٤). «رَأَیْتُ أَبَا اَلْحَسَنِ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ یَعْمَلُ فِی أَرْضٍ لَهُ وَ قَدِ اِسْتَنْقَعَتْ قَدَمَاهُ فِی اَلْعَرَقِ فَقُلْتُ لَهُ: جُعِلْتُ فِدَاکَ أَیْنَ اَلرِّجَالُ فَقَالَ: یَا عَلِیُّ عَمِلَ بِالْیَدِ مَنْ هُوَ خَیْرٌ مِنِّی وَ مِنْ أَبِی فِی أَرْضِهِ. فَقُلْتُ لَهُ: مَنْ هُوَ؟ فَقَالَ: رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ وَ أَمِیرُ اَلْمُؤْمِنِینَ وَ آبَائِی عَلَیْهِمُ اَلسَّلاَمُ کُلُّهُمْ قَدْ عَمِلُوا بِأَیْدِیهِمْ وَ هُوَ مِنْ عَمَلِ اَلنَّبِیِّینَ وَ اَلْمُرْسَلِینَ وَ اَلصَّالِحِینَ»؛ وسایل الشیعه، ج ١٢، ص ٢٣؛ من لا یحضره الفقیه، ج ٣، ص ١٦٢.
(٥). «کَانَ أَمِیرُ اَلْمُؤْمِنِینَ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ یَحْتَطِبُ وَ یَسْتَقِی وَ یَکْنُسُ وَ کَانَتْ فَاطِمَةُ تَطْحَنُ وَ تَعْجِنُ وَ تَخْبِزُ»؛ وسایل الشیعه، ج ١٢، ص ٢٤.
(٦). «إِنَّ اَللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ یُبْغِضُ اَلْعَبْدَ اَلنَّوَّامَ اَلْفَارِغَ»؛ وسایل الشیعه، ج ١٢، ص ٣٦.
(٧). «مَلْعُونٌ مَنْ أَلْقَى کَلَّهُ عَلَى اَلنَّاسِ»؛ وسایل الشیعه، ج ١٢، ص ١٨٧.
(٨). «وَ لاَ تَکْسَلْ عَنْ مَعِیشَتِکَ فَتَکُونَ کَلاًّ عَلَى غَیْرِکَ»؛ وسایل الشیعه، ج ١٢، ص ٣٧.
(٩). «اوْحَى اَللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ إِلَى دَاوُدَ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ أَنَّکَ نِعْمَ اَلْعَبْدُ لَوْ لاَ أَنَّکَ تَأْکُلُ مِنْ بَیْتِ اَلْمَالِ وَ لاَ تَعْمَلُ بِیَدِکَ»؛ وسایل الشیعه، ج ١٢، ص ٢٢.
(١٠). وسایل الشیعه، ج ١٢، ص ٢٣.
(١١). همان.
(١٢). «الزارعون کنوز اللّه فی أرضه»؛ وسایل الشیعه، ج ١٢، ص ٢٥.
(١٣). «وَ مَا فِی اَلْأَعْمَالِ شَیْءٌ أَحَبَّ إِلَى اَللَّهِ مِنَ اَلزِّرَاعَةِ ...»؛ وسایل الشیعه، ج ١٢، ص ٢٥.
معرفی کتاب
سیری در کتاب
«اسلام شریعت سهل و آسان»
دشمن براى مقابله با حق و حقیقت و کسانى که در مسیر آن حرکت کرده و مدافع آن هستند، از ابزارها و شیوه هاى مختلفى استفاده مىکند، که یکى از شایعترین آن ها دروغ و تهمت و شایعه سازى است.
کار بسیار زشت و ناپسند و ناجوانمردانه اى که از گذشته هاى بسیار دور در میان نااهلان رایج بوده حتّى نسبت به پیامبران و انبیاى الهى علیهم السلام صورت مىگرفته، ولى در عصر و زمان ما بهصورت گسترده تر و ناجوانمردانه تر انجام مىشود.
در این میان مرجع عالىقدر حضرت آیت اللّه العظمى مکارم شیرازى (مدظله العالى) نیز که در تمام عمر و با همۀ توان و نیرو، خالصانه به دفاع از حق و حقیقت پرداخته و از هیچ تلاشى در مسیر تبلیغ و نشر اسلام ناب و ترویج مکتب اهل بیت علیهم السلام و نجات مسلمانان از تبلیغات مسموم و وسیع معاندان، فروگذار نکرده، از این قاعده مستثنا نبوده و آماج دروغ ها و شایعات دروغین دشمنان و تنگنظران و حسودان قرار گرفته است.
یکى از شایعات دروغینى که ناجوانمردانه درمورد معظمله در فضاهاى مجازى با اهداف خاصّى منتشر مىشود، فتاواى سختگیرانۀ ایشان است. مغرضان و دشمنان قصد دارند اینگونه القا کنند که حضرت استاد در مسائل فقهى، بسیار سختگیر هستند و درمورد هر چیزى فتوا به تحریم مىدهند، در حالى که این مطلب دروغ بزرگى است و معظمله در حوزه هاى علمیّه به آسانگیرى در فتوا مشهورند.
تألیف کتاب «اسلام شریعت سهل و آسان» پاسخ به کسانی است که سعى دارند فتاواى ایشان را سخت و سنگین معرّفى کنند تا مردم را از تقلید معظّم له بازدارند، در صورتی که در میان مراجع، فتاواى ایشان بسیار آسان است و سمپاشى هاى آن ها در مردم آگاه ما اثرى ندارد.
کتاب در یک نگاه
فصل اول کتاب به شایعه سازى و شایعه پراکنى از دیدگاه اسلام اختصاص یافته، در گام بعد برخى از علل و انگیزه های شایعهسازان علیه معظّم له مورد واکاوی قرار گرفته است.
در فصل سوم به بى اساس بودن شایعۀ سخت گیری معظم له در فتاوا در فضاهاى مجازى اشاره شده است، سپس نمونههایى از سعى و تلاش فراوان معظّم له براى هرچه راحت تر و آسان تر شدن فتاوا و تکالیف شرعى امّت اسلامى تا آنجا که موازین فقهى اجازه مىدهد، ارائه شده است.
ساختار اصلی کتاب
عناوین کتاب اسلام شریعت سهل و آسان عبارتند از:
فصل اول: شایعات دروغین و شایعه پراکنان از دیدگاه اسلام
فصل دوم: عوامل و انگیزه های شایعات دروغین
فصل سوم: فتاوای سهل و آسان
فصل چهارم: راهکارها
فصل پنجم: هشدار
گزارش محتوایی اثر
راه مقابله با شایعات
مولّف درپاسخ به این سوال که «چگونه مىتوانیم خود و جامعه را از این پدیدۀ زشت و نکبتبار و عواقب دردناک آن رهایى بخشیم؟» به ابعاد مختلف برخورد قرآن با شایعهسازان، واکنش ها در مواجهه با شایعات و راه مبارزه با شایعات دروغین پرداخته است.
در بخش از کتاب می خوانیم: باید پی در پی عواقب دردناک این عمل را با روش های مختلف به مردم گوشزد کرد و از آن ها خواست که دربارۀ آثار شوم پیروی از شایعات بیندیشند.
هم چنین باید طرز تفکر و جهان بینی اسلامی در انسان ها زنده شود تا بدانند خداوند در همه حال مراقب آن هاست.
از سوی دیگر لازم است سطح فکر افراد بالا رود؛ چرا که پیروی از شایعات در بیشتر موارد کار ساده لوحان و افراد ناآگاه است که با شنیدن یک شایعۀ بی اساس به سرعت به آن می چسبند و قضاوت می کنند.
علل شایعه پراکنی
فصل دوم کتاب به علل و انگیزۀ شایعه پراکنی علیه معظم له پرداخته و مخاطبان را به قسمتى از مبارزات آن مرجع عالیقدر با بدعت ها و اشتباهات و ناهنجارى ها و سنّت هاى غلط ارجاع داده است.
در برشی از فصل دوم کتاب آمده است: دلیل اینهمه شایعه و مخالفت ها روشن است، معظّم له از همان آغاز جوانى به مبارزه با بدعت ها و انحرافات و خرافات پرداخته، که باعث پیدایش مخالفانى شده است. اگر محافظهکارى را در پیش مىگرفت چنین دشمنانى وجود نداشتند.
آسان گیری بر مردم
یکی از ویژگی های احکام اسلامی آسان بودن است همانگونه که در آیه ٧٨ سوره حج مىخوانیم: «وَمَا جَعَلَ عَلَیْکُمْ فِی الدِّینِ مِنْ حَرَجٍ؛ در دین (اسلام) کارِ سنگین و سختى بر شما قرار نداد».
فصل سوم کتاب به تبیین فتاوای آسان معظم له و طرح یکصد و ده نمونه از فتاواى آسان ایشان اختصاص یافته که مهم ترین آن ها عبارتند از: آرایش زنان، آرایش کردن در ایّام عزادارى، اذن پدر براى ازدواج مجدّد دختر باکره، استفاده از قرص جلوگیرى براى قطع عادت ماهیانه، اصلاح دختران، التذاذ زن و شوهر از یکدیگر، بیمۀ دیه زن و مرد، پوشیدن لباس مختصّ زنان و مردان، پیوند اعضا، ترتیب در قضاى نمازها، تزریق آمپول و سرم در حال روزه، تطهیر با آب قلیل یک مرتبه، تطهیر فرش یا مکان نجس،تغییر جنسیّت، جرّاحى زیبایى، جلوگیرى از انعقاد نطفه، رعایت حجاب هنگام قرائت قرآن روزۀ بیمار و قضاى آن، زنان فاقد رحم که یائسه نیستند، زیارت امامزاده براى حائض، سپردۀ بانک ها، معاشرت با غیر مسلمانان، نگاه به زنان نامحرم در تلویزیون، گفتوگو و مراودات دختر و پسر، بیمۀ دیه زن و مرد، سن بلوغ دختران و ... .
در بیان حکم فقهی تغییر جنسیّت می خوانیم: ظاهر ساختن جنسیّت واقعى (در افراد دو جنسى که یک جنس آن ها غلبه دارد) خلاف شرع نیست؛ بلکه واجب است، ولى تغییر جنسیّت صورى و کاذب جایز نیست.
هم چنین از دیدگاه آن مرجع عالیقدر اگر جراحی زیبایی آمیخته با حرام یا ضرر مهمّ دیگرى نباشد ذاتاً اشکالى ندارد، ولى چنانچه مستلزم حرام (مانند لمس و نظر حرام) باشد، فقط در صورت ضرورت جایز است.
در فرازی دیگر با عنوان حکم تاتو لب و ابرو، و غسل و وضو با آن آمده است: این کار در صورتى که آرایش تند محسوب نشود و منشأ فساد نگردد جایز است و در هر حال براى وضو و غسل اشکالى ندارد؛ زیرا چیزى نیست که روى پوست را بپوشاند، و اگر روى پوست باشد باید در صورت امکان هنگام غسل و وضو برطرف شود.
از دیدگاه معظم له هرگاه ضرورتى براى کاشت ناخن مصنوعى نباشد آن را ترک کنند و چنانچه ضرورت دارد و امکان جداسازى ناخن هاى مصنوعى هنگام غسل و وضو نباشد، با آن وضو و غسل جبیره اى بگیرند.
نوآوری های فقهی
دلسوزى ها و تلاش هاى فراوان و خستگى ناپذیر معظم له به منظور آسان شدن کار براى مقلّدین تا بدان حد است که معظم له مىفرماید: «باید خودم را جاى سؤال کننده بگذاریم و مشکل او را مشکل خودمان بدانیم و بهدنبال راه حلّى براى مشکلش باشیم»
فصل چهارم به نمونه راهحل هایی اختصاص یافته که معظم له در راستای برون رفت از مشکل و آسان گیری بر مردم مطرح کرده است. که به نمونه هایى از این راه حل ها اشاره مىکنیم:
1. استفاده از اموال کسى که درآمد او شبهه ناک است2. افکار و خیالات شیطانى3. تصرّف در اموال کسى که خمس نمىدهد4. تطهیر موکت چسبیده به زمین5. حکم اذن پدر براى دخترى که به پدر دسترسى ندارد6. حل مشکلات رمى جمرات7. حل مشکل اسراف گوشت هاى قربانى8. حل مشکل سفرهای زیارتی بانوان! 9. حل مشکل حرمت ابدى ازدواج در عدّه! 10. حل مشکل ربوى بودن برخى از وام ها11. راه برون رفت از مشکل حقّ حبس مهر12. راه توفیق نماز شب و قضا نشدن نماز صبح13. راه حل مشکلات جنسى ١٤. اجارۀ15. راه محرم شدن پسر خوانده ١٦. راه محرم شدن دختر خوانده١٧. روش تلقیح مجاز با نطفۀ بیگانه١٨. روش جبران حقّ الناس غیر مالى١٩. روش جبران حقّ الناس مالى٢٠. روش حلّ مشکلات٢١. روش محو کردن اسامى مقدّسه٢٢. طلاق غیابى٢٣. کاهش یا افزایش مهریه بعد از عقد٢٤. مخالفت بىدلیل پدر در ازدواج دختر25. وصیت به تساوى دختر و پسر در ارث.
در بخشی از کتاب می خوانیم: یکى از سختترین مناسک حج، رمى جمرات سه گانه در روزهاى دهم و یازدهم و دوازدهم ذى حجّه است، که متأسفانه در بسیارى از سال ها بدون تلفات نبوده است و حجاج محترم را به زحمت فراوان مىانداخت.
معظم له براى حل این مشکل نیز در چارچوب فقه جواهرى به مطالعات وسیع پرداخت و این مطالعات و تلاش هاى دلسوزانه، که به قصد تسهیل کار براى مکلفان و حجّاج عزیز بود، به بار نشست، و اعلام کردند:
«اصابت سنگ ها به ستون هاى جمرات لازم نیست، بلکه کافى است سنگ ها به حوضچۀ اطراف ستون ها پرتاب شود».
هشدار
مولّف در پایان فصل پنجم با ذکر روایت تکاندهنده اى از رسول خدا صلى الله علیه و آله، که خود آماج شایعات دروغین مختلف کافران و منافقان و معاندان بود، به کسانى که به نشر شایعات دروغین آلوده هستند و احتیاط کافى و دقّت لازم را در مورد این گناه خطرناک نمىکنند هشدار داده و ساخت و پخش و نشر و قبول شایعات دروغین را از مصادیق واضح و روشن ظلم برشمرده است.
لازم به ذکر است مصادر و منابع کتاب در انتهای اثر ذکر شده است.
گفتنی است این کتاب نفیس با تحقیق و گردآوری حجه الاسلام ابوالقاسم علیان نژادی نخستین بار در سال ١٣٩٧ش، در یک جلد و در ٧٩ صفحه، در قطع رقعی از سوی انتشارات امام علی بن ابی طالب(ع)، به زیور طبع آراسته شده است.
معارف اسلامی
«توزیع ثروت» در اسلام
پرسش:
اسلام برای توزیع عادلانه ثروت در بین مردم چه راهکارهایی ارائه داده است؟
پاسخ اجمالی:
توزیع ناعادلانه ثروت، بلای بزرگ و درد بی درمان دنیای معاصر است؛ اما اسلام در شیوه درمان خود، اقتصاد را با اخلاق پیوند می دهد و آن را در لایه هاى مختلف اقتصاد، یعنى تولید، توزیع و مصرف کالا حاکم می کند تا فاصله بین فقیر و غنى کم شده، و ثروت به طور عادلانه توزیع گردد. از جمله این دستورات تاکید بر روزی حلال و سود عادلانه، و تحریم ربا و رشوه است. در واقع اسلام با طرح بایدها و نبایدهاى اخلاقى در حوزه اقتصاد، عملا چشمه هاى تولید ثروت نامشروع را مسدود می کند.
پاسخ تفصیلی:
متأسّفانه توزیع ناعادلانه ثروت بلاى بزرگ و درد بى درمان دنیاى امروز است. آمار و ارقام حکایت از آن دارد که ٨٠% ثروت دنیا در اختیار ٢٠% مردم دنیا، و تنها ٢٠% ثروت دنیا در اختیار ٨٠% مردم دنیاست، و این فاصله روز به روز زیادتر مى شود. یعنى گردن کلفتهاى دنیا، روز به روز گردن کلفت تر، و ضعیفان عالم روز به روز ضعیف تر مى شوند، و اختلافات و درگیرى ها و مشکلات و بدبختى هاى دنیاى امروز نتیجه همین معضل است. دنیاى امروز متأسّفانه هیچ برنامه اى براى حلّ این معضل، و دستیابى به توزیع عادلانه ثروت ندارد و نمى تواند داشته باشد، چون تفکّر مادّى اجازه توزیع عادلانه ثروت را نمى دهد.
برنامه اسلام براى توزیع عادلانه ثروت
اسلام براى توزیع عادلانه ثروت نیز برنامه دارد. توضیح این که در اسلام سه نوع مالکیّت وجود دارد:
١. مالکیّت خصوصى: هر انسانى مى تواند تلاش و فعالیّت کند و مالک نتیجه زحماتش شود؛ البتّه مالکیّت شخصى، حدّ و حدود و ضوابطى دارد.
٢. مالکیّت عمومى: اموالى است که مالک خاصّى ندارد، بلکه عموم مردم مالک آن هستند؛ مانند اراضى خراجیّه که در فقه ما بطور مفصّل مطرح است.
٣. مالکیّت حکومت اسلامى: که بخشى از آن انفال است که در کتب فقهی مفصل درباره آن بحث شده است.
حکومت اسلامى از املاک خود در مواقع لزوم بصورت عادلانه به افراد مى دهد تا اگر مشکلى در جایى به وجود آمده حل گردد. اگر برنامه مالکیّت هاى سه گانه به طور دقیق رعایت و عملى شود، معضل توزیع ناعادلانه ثروت حلّ مى گردد.
راه حلّ اسلام:
همان طور که می دانیم، نمى توان نسخه این بیمارى خطرناک را - که جسم و جان بشریّت را آزار مى دهد - در دنیاى مادّى جستجو کرد؛ چون تفکّر مادّى اجازه توزیع عادلانه ثروت را نمى دهد. امّا اسلام داروى این درد جانکاه را همچون سایر آلام بشر ارائه کرده است و آن این که: مسائل اقتصادى باید با اصول اخلاقى آمیخته شود، و اقتصاد منهاى اخلاق ممنوع گردد.
آرى اگر اخلاق در لایه هاى مختلف اقتصاد حاکم شود، یعنى تولید کالا توزیع کالا و مصرف کالا همه آمیخته با اصول اخلاقى گردد، بى شک روز به روز فاصله زیاد بین فقیر و غنى کم مى شود، و به طور طبیعى ثروت به طور عادلانه در میان همه مردم توزیع مى گردد. به نمونه هایى از دستورات اسلام در این زمینه توجّه فرمایید:
١. تأکید بر روزى حلال:
حضرت رسول(صلى الله علیه وآله) طبق روایت معروفى فرمودند: «اَلْعِبادَةُ سَبْعُونَ جُزْءاً وَ اَفْضَلُها جُزْءاً طَلَبُ الْحَلالِ»(١)؛ (عبادت و بندگى خدا هفتاد نوع است، برترین آن به دنبال رزق و روزى حلال رفتن است). آیا دنیاى امروز به دنبال روزى حلال است؟ هرگز. اسلام مى گوید: هر وسیله اى که براى جامعه بشرى زیانبخش است، تولید و پخش و نگهدارى و توزیع و خرید و فروش و مصرف و هر گونه فعّالیّت پیرامون آن حرام است. امّا امروزه، مهم ترین و پردرآمدترین تجارتهاى دنیاى مادّى، تجارت سلاحهاى مرگبار است که اسلام تولید و خرید و فروش و نگهدارى آن را تحریم کرده است. اگر دنیاى امروز مطابق احکام اسلام، تجارتِ چنین سلاحهایى را ممنوع کند، جلوى بخش مهمّى از انباشت نامشروع ثروت گرفته مى شود.
دومین تجارت پرسود دنیاى مادّى، تجارت موادّ مخدّر است، که متأسّفانه بسیارى از سیاستمداران عصر ما آلوده آن هستند. خیال نکنید که به راحتى مقدار قابل ملاحظه اى از موادّ مخدّر در ظرف مدّت کوتاهى از کشور تولید کننده، به کشورهاى مصرف کننده حمل و در بین معتادان توزیع گردیده، و این کار تنها توسّط قاچاقچیان صورت مى پذیرد؛ بلکه چراغ سبز سیاستمداران پرنفوذ کشورهاى مختلف کار را بر قاچاقچیان آسان کرده، و البتّه قاچاقچیان درصدى از سود خود را به آنها مى پردازند تا شرمنده الطاف آنها نباشند!!
اسلام هر نوع فعّالیّت پیرامون موادّ مخدّر را تحریم کرده است.(٢) اگر دنیاى امروز به این حکم عمل مى کرد نه خبرى از این همه معتاد در گوشه و کنار جهان بود، و نه درمانگاه ها و بیمارستانهاى مختلف درگیر درمان آنها بودند، و نه روز به روز ثروت ثروتمندانِ دنیا، افزون تر مى شد. آرى از دیدگاه اسلام چیزى که نتیجه اش حرام باشد تمام مقدّماتش حرام است و ثروتهاى متراکم نزد عدّه اى خاص از ثروتمندان دنیا، محصول همین کارهاى حرام است، که اگر با آن مبارزه شود بى شک فاصله فقیر و غنى کاسته مى شود.
٢. تحریم ایجاد بازار سیاه:
عدّه اى خدمت امام صادق(علیه السلام) رسیدند، عرض کردند: یابن رسول اللّه! به منظور تجارت و فروش کالاهایمان کاروانى تشکیل داده و به همراه دوستان تاجر به سمت کشور مصر حرکت کردیم. قبل از ورود به مصر از مسافرانى که قصد خروج از آن کشور را داشتند در مورد موقعیّت اقتصادى کالاهایى که براى فروش آورده بودیم تحقیق کردیم. متوجّه شدیم که بازار آنجا سخت نیازمند کالاهاى ماست. بدین جهت تمام تجّار کاروان تفاهم کردند که کالاها را به قیمت بالا فروخته، و به کمتر از فلان مقدار سود رضایت ندهیم، و به همین شکل عمل کردیم و سود سرشارى نصیب ما شد. کار ما چه حکمى دارد؟
حضرت فرمود: مرتکب کار حرامى شده اید،(٣) مسلمان نباید بازار سیاه درست کند. هنگامى که مردم نیازمند کالاى تو هستند نباید آن را به چندین برابر قیمت بفروشى! متأسّفانه برخى از کشورهاى اروپایى مقدار قابل ملاحظه اى از موادّ غذایى خود را به دریا مى ریزند تا قیمتهایشان نشکند! اسلام با تحریم این گونه فعّالیّتها، از انباشته شدن ثروتهاى نامشروع حاصل از بازار سیاه جلوگیرى مى کند.
٣. تحریم رباخوارى:
ربا مهمترین منبع درآمد بانکهاى دنیاى مادّى است. رباخوار سود خالص مى گیرد و با ضرر و زیان وام گیرنده کارى ندارد. وام گیرنده تحت هر شرایطى وام دریافتى و سود آن را باید بازگرداند، حتّى اگر ضرر کرده باشد. بلکه گاه سود دو برابر و چند برابر و جریمه تأخیر هم به آن اضافه مى شود. و اگر قادر بر پرداخت نباشد وثیقه اش را مى فروشند و مطالباتشان را وصول مى کنند. بدین جهت سرمایه رباخوار روز به روز زیادتر، و ثروت در نزد امثال او افزونتر، و وام گیرندگان روز به روز فقیرتر و بیچاره تر گردیده، و گاه به خاک سیاه مى نشینند.
اسلام این فعّالیّت نامشروع را تحریم کرده است؛ چون رباخوار هیچ کار مثبتى انجام نمى دهد، و تحت هر شرایطى فقط به فکر افزایش دارایى و سرمایه خویش است. او حاضر است خون مردم را در شیشه کرده، همچون زالو آن را بمکد، امّا ریالى از سودش را از دست ندهد. بانک جهانى با همین وامهاى ربوى، که گاه براى یک دلار ده دلار پس مى گیرد، ملّتهاى مستضعف را بیچاره کرده است.
اسلام با تحریم رباخوارى، جلوى یکى از عوامل مهمّ توزیع ناعادلانه ثروت را گرفته است. اگر مسلمانان، و حتّى غیر مسلمانان، به روایات شدید اللحنى که در این زمینه وارد شده، و مفاسد گوناگون و متعدّد این کار بسیار زشت را تبیین کرده،(٤) که دامنگیر فرد و جامعه مى شود، و گاه به عصیانهاى اجتماعى منتهى مى گردد، تا آنجا که در حکم محاربه و اعلان جنگ با خداوند بیان شده، توجّه کنند هرگز خویش را آلوده این گناه بزرگ نخواهد کرد.
٤. تحریم رشوه خوارى:
رشوه خوارى در قالبهاى مختلف، نظیر پورسانت، هدیه، زیرمیزى، پول چاى و مانند آن در معاملات مهم رواج دارد. محموله هاى بزرگ کشتى هاى نفتى، صنعتى، سلاح و مانند آن به سهولت به سامان نمى رسد، بلکه تا رشوه گیرها و دلالان رشوه نگیرند اجازه نقل و انتقال داده نمى شود، و این کار بسیار زشت یکى دیگر از عوامل تجمیع ثروت و فاصله طبقاتى است. به همین خاطر است که اسلام رشوه گیر و رشوه دهنده را در آتش دوزخ مى داند؛ «اَلرّاشى وَ الْمُرْتَشى فِى النّارِ».(٥)
٥. غش و تقلّب در معامله:
در دنیاى امروز بسیارند کارخانه هایى که اجناس تولیدى خود را با مارک کشورهاى دیگر به فروش مى رسانند. این کار غش و تقلّب در معامله محسوب مى شود، و لذا اسلام آن را تحریم کرده است؛ «اِنَّ الْغِشَّ لا یَحِلُّ».(٦)
٦. ماهواره ها و سایت هاى فاسد:
امروزه به وسیله ماهواره ها و سایت هاى فاسد و مفسد و اخیراً تلفن هاى همراه، فساد فراگیر شده، و به تعبیر آن روایت، ظلم و جور دنیا را فرا گرفته است؛ «کَمَا مُلِئَتْ جَوْراً وَ ظُلْماً».(٧)
آمارى که اخیراً برخى از مسؤولین مطّلع منتشر کرده اند حاکى از آن است که هفده هزار کانال تلویزیونى به وسیله ماهواره ها در اختیار خانواده هاى ایرانى قرار مى گیرد، که از این رقم تعداد انگشت شمارى اختصاص به مسائلى علمى و خبرى داشته، و بقیّه عموماً حاوى برنامه هاى فاسدى است که توصیف آن شرم آور است، تا چه رسد به پخش و تماشاى آن! برنامه هاى زشتى که منتهى به متلاشى ساختن خانواده ها، تعلیم دزدى، سرقت، فحشا، خودفروشى، همجنس بازى و مانند آن شده، و فساد را به بینندگان خویش منتقل مى سازد.
این ماهواره ها و سایت هاى فاسد، براى درآمد بیشتر دنیا را به فساد کشیده اند. عجیب این که وقتى فتوا به تحریم این گونه ابزار فسادانگیز و مولّد گناه داده مى شود، بعضى انسان هاى ناآگاه آن را خلاف آزادى مى شمارند. آیا وسیله اى که ناموس مردم و جوانان آنان را فاسد مى کند، چیز مناسبى است؟
آیا مردم چنین آزادى را که ثمره آن فساد و انحراف جوانانشان باشد، مى پذیرند؟ اى کسانى که آشکارا یا مخفیانه آنتن ماهواره را بر پشت بامتان نصب کرده اید! هنگامى که به خواب مى روید و دختر و پسر شما نیمه هاى شب پاى برنامه هاى آلوده آن مى نشینند و شهوتشان تحریک مى شود اگر متعرّض همدیگر شوند، این رسوایى را به کجا خواهید برد؟! نمونه هایى از این گونه ارتباطات زشت را در نامه هاى استفتا براى ما نوشته بودند که حتّى برادر و خواهر، و بلکه پدر و دختر صاحب فرزندى نامشروع شده بودند!! لذا به پدران و مادران توصیه مى شود که با دست خود ابزار و وسایل بدبختى و آبروریزى خویش را فراهم نسازند، بلکه بیش از پیش مواظب فرزندان خود باشند، که آنها امانت هاى الهى هستند.
٧. ثروت اندوزى ممنوع:
خداوند متعال در آیه ٣٤ سوره توبه در مورد ثروت اندوزان چنین مى فرماید: «وَ الَّذِینَ یَکْنِزُونَ الذَّهَبَ وَ الْفِضَّةَ وَ لاَ یُنفِقُونَهَا فِى سَبِیلِ اللهِ فَبَشِّرْهُمْ بِعَذَاب أَلِیم»؛ (و کسانى که طلا و نقره را گنجینه [و ذخیره و پنهان] مى سازند، و در راه خدا انفاق نمى کنند، به مجازات دردناکى بشارت ده!). آری روز قیامت درهم و دینارها در آتش جهنم گداخته شده، و بر پیشانى و پشت و پهلوى ثروت اندوزان نهاده مى شود.
سؤال: منظور از ثروت اندوزى چیست؟
جواب: مفسّران در این زمینه احتمالات متعدّدى داده اند،(٨) که به دو نمونه آن اشاره مى کنیم:
١. منظور نپرداختن زکات و سایر وجوه شرعیّه است؛ بنابراین کسى که زکات و سایر وجوهات شرعیّه اش را مى پردازد هر چقدر پول جمع کند ثروت اندوزى نکرده است.
٢. پرداخت زکات و دیگر وجوهات واجب کفایت نمى کند، زیرا اگر جامعه فقیر و نیازمند شد و زکات و دیگر وجوهات شرعیّه جوابگوى نیازهاى جامعه نباشد، حکومت اسلامى مى تواند حدّ معیّنى براى ثروت افراد تعیین کند، که اضافه بر آن ثروت اندوزى است و باید تعدیل گردد. اگر ثروت خود را در جهت تولید، تأسیس مراکز خیریّه، توانبخشى، و مانند آن به کار گیرد اشکالى
ندارد، ولى نباید آن را از چرخه اقتصاد خارج، و صرفاً ذخیره کند.(٩)
٨. سود عادلانه:
امام صادق(علیه السلام) به غلامش فرمود: مخارج و هزینه هاى ما زیاد شده است، این کیسه پول حاوى ١٠٠٠ دینار را بگیر و با آن معامله اى کن تا سود آن را صرف مخارج و هزینه ها کنیم. غلام پول را گرفت و مال التجاره اى تهیّه نمود، و همراه کاروانى به مصر رفت و با سود کلانى بازگشت. دو کیسه ١٠٠٠ دینارى تقدیم امام نمود، و عرض کرد: هزار دینار اصل سرمایه، و هزار دینار دیگر سود آن است. امام با تعجّب و عصبانیّت فرمود: از مردم ١٠٠% سود گرفته اى! سپس اصل سرمایه را برداشت، و سود را بازگرداند.(١٠)
آرى، اسلام سفارش مى کند که سود هم باید عادلانه باشد. در حالى که در جهان کنونى گاه کالایى براى مادّى پرستان یکصد دلار تمام مى شود، ولى آن را به ده برابر و گاه پنجاه برابر قیمت مى فروشند، و این سود ناعادلانه یکى دیگر از عوامل فاصله طبقاتى است.
نتیجه این که اسلام با آمیختن اخلاق و اقتصاد، و طرح بایدها و نبایدهاى اخلاقى در حوزه اقتصاد، عملاً چشمه هاى تولید ثروت هاى نامشروع - که باعث توزیع ناعادلانه ثروت مى گردد - را مسدود نموده، تا ثروت به طور عادلانه در بین تمام اقشار جامعه توزیع گردد.(١١)
پی نوشت:
(١). ثواب الأعمال و عقاب الأعمال، ابن بابویه، محمد بن على، دار الشریف الرضی، قم، ١٤٠٦ قمری، چاپ دوم، ص ١٨٠.
(٢). توجّه شما خوانندگان محترم را به یک نمونه از استفتائاتى که در این زمینه از محضر مرجع عالیقدر حضرت آیة اللّه العظمى مکارم شیرازى(مدّظلّه) شده، جلب مى کنم: سؤال: نظر حضرتعالى در مورد مصرف موادّ مخدّر و مقدّمات آن، از قبیل کشت، تولید، نگهدارى، مخفى کردن، حمل و نقل، توزیع و خرید و فروش آن چیست؟ جواب: بدون شک استعمال موادّ مخدّر یکى از گناهان کبیره است، که ادلّه مختلف شرعیّه بر حرمت قطعى آن دلالت دارد و بر همه مسلمانان واجب است که از این موادّ پلید پرهیز و اجتناب کنند و فرزندان و بستگان و آشنایان خود را شدیداً از آن برحذر دارند و هر کس هر گونه کمکى به کشت، تهیّه، حمل و نقل و پخش این مواد کند مشمول مجازات الهى خواهد بود و هر گونه درآمدى از آن حاصل شود حرام و نامشروع است. همه مسلمین باید بدانند یکى از نقشه هاى خطرناک دشمنان براى نابود کردن ایمان و توان جوانان، توسعه همین موادّ مخدّر مى باشد؛ بنابراین بر حکومت هاى اسلامى و عموم مردم فرداً فرد واجب است که با آن مبارزه کنند و ان شاء اللّه روزى بیاید که موادّ مخدّر از سرزمین کشورهاى اسلامى ریشه کن گردد. (استفتاءات جدید، مکارم شیرازى، ناصر، تهیه و تنظیم: علیان نژادى، ابوالقاسم، مدرسة الامام على بن ابى طالب(علیه السلام)، قم، ١٤٢٧ قمری، چاپ دوم، ج ٢، ص ٢٤٢).
(٣). الکافی، کلینى، محمد بن یعقوب بن اسحاق، محقق / مصحح: غفارى، على اکبر، آخوندى، محمد، دار الکتب الإسلامیة، تهران، ١٤٠٧ قمری، چاپ چهارم، ج ٥، ص ١٦١، باب (الحلف فی الشراء و البیع).
(٤). شرح این مطلب را در کتاب ربا و بانکدارى اسلامى، مکارم شیرازى، ناصر، تهیه و تنظیم: علیان نژادى، ابوالقاسم، مدرسة الامام على بن ابى طالب(علیه السلام)، قم، ١٣٨٠ شمسی، چاپ اول، ص (صلی الله علیه و آله) مطالعه فرمایید.
(٥). کنز العمال فی سنن الأقوال و الأفعال، المتقی الهندی، علاء الدین علی بن حسام الدین، محقق: بکری حیانی، صفوة السقا، مؤسسة الرسالة، بیروت، ١٤٠١ قمری / ١٩٨١ میلادی، چاپ پنچم، ج ٦، ص ١٧٨.
(٦). الکافی، همان، ج ٥، ص ١٦١، باب (الغش).
(٧). همان، ج ١، ص ٣٣٨، باب (فی الغیبة).
(٨). تفسیر نمونه، مکارم شیرازى، ناصر، دار الکتب الإسلامیة، تهران، ١٣٧٤ شمسی، چاپ اول، ج ٧، ص ٣٩٤.
(٩). مجمع البیان فى تفسیر القرآن، طبرسى، فضل بن حسن، انتشارات ناصر خسرو، تهران، ١٣٧٢ شمسی، چاپ سوم، ج ٥، ص ٤٠.
(١٠). الکافی، همان، ج ٥، ص ١٦١، باب (الحلف فی الشراء و البیع).
(١١). گردآوری از کتاب: از تو سوال مى کنند، مکارم شیرازى، ناصر، تهیه و تنظیم: علیان نژادى، ابوالقاسم، مدرسة امام على بن ابى طالب(علیه السلام)، قم، ١٣٨٧ شمسی، چاپ دوم، ص ١٧٠.
احکام شرعی
احکام زکات فطره
وظیفه شخص در صورت عدم توان پرداخت فطریه در روز عید
اگر شخصی در روز عید فطر، توان پرداخت پول فطریّه را نداشته باشد وظیفه او چیست؟
اگر معادل پول فطریه را در جای دیگری دارید، قرض کنید و فطریه را پرداخت کنید و بعداً از همان مبلغ معادل، قرض خود را ادا نمایید؛ و در غیر این صورت واجب نیست.
حکم پرداخت فطریه در روز اختلاف رؤیت هلال ماه شوّال
افرادی که بنا بر حکم ولی فقیه روزه خود را افطار نموده اند، درحالی که مرجع تقلید خودشان قائل به رؤیت هلال ماه شوّال نبوده است؛ وظیفه آن ها در مورد پرداخت فطریه چیست؟
در فرض سؤال، فطری های که داده اند کافی است.
انتقال فطریه به شهر دیگر
آیا طبق نظر حضرت آیت الله مکارم شیرازی میتوانم زکات فطریه را در شهر دیگری به مستحق نیازمند بدهم؟
می توانید از طریق حساب بانکی منتقل کنید مگر اینکه فطریه را جدا کرده باشید که باید در همان شهر به فقیر داده شود.
شرایط وجوب زکات فطره
زکات فطره به چه شرایطی واجب می گردد؟
زکات فطره بر تمام کسانى که قبل از غروب شب عید فطر بالغ و عاقل و غنى باشند واجب است، یعنى باید براى خودش و کسانى که نان خور او هستند، هر نفر به اندازه یک صاع (تقریباً سه کیلو) ازآنچه غذاى نوع مردم آن محل است، اعم از گندم و جو یا خرما یا برنج یا ذرت و مانند این ها به مستحق بدهد و اگر پول یکى از این ها را بدهد کافى است.
حکم زکات فطره ی سربازان
زکات فطره سرباز به عهده کیست؟
مخارج سربازها در سربازخانه ها یا میدان جنگ بر عهده دولت است، ولى فطره آن ها بر دولت واجب نیست و اگر شرایط در خودشان جمع است باید زکات فطره خود را بدهند.
حکم زکات فطره دانشجویان خوابگاهی
زکات فطره دانشجویان خوابگاهی داخل و خارج کشور که در دانشگاه ها تغذیه می شوند؛ بر عهده چه کسی است؟
با توجّه به این که دانشجویان محترم معمولاً غذا خریدارى مى کنند، هرچند با قیمت نازل باشد، زکات فطره بر خودشان است، یا بر کسى که خرجى آن ها را می دهد.
عدم جواز پرداخت فطره غیر سادات به سادات
آیا می توان زکات فطره غیر سادات را به سادات داد؟
کسى که سید است نمی تواند از غیر سید زکات فطره بگیرد.
وظیفه شخص در صورت آگاهی به فقیر نبودن گیرنده فطریّه
اگر به گمان اینکه کسى فقیر است به او فطره داده شود و بعد معلوم شود فقیر نبوده، تکلیف چیست؟
هرگاه به گمان اینکه کسى فقیر است به او فطره دهند و بعد معلوم شود فقیر نبوده، می تواند آن مال را پس بگیرد و به مستحق بدهد و اگر پس نگیرد باید از مال خودش فطره را بدهد و اگر از بین رفته باشد، درصورتی که گیرنده فطره مىدانسته آنچه را گرفته زکات فطره است، باید عوض آن را بدهد و در غیر این صورت عوض بر او واجب نیست و اگر دهنده فطره در تحقیق حال فقیر کوتاهى نکرده باشد بر او هم چیزى نیست.
وظیفه فردی که دسترسى به فقیر ندارد
درصورتی که انسان برای پرداخت فطره، دسترسی به فقیر نداشته باشد وظیفه او چیست؟
اگر دسترسى به فقیر ندارد می تواند مقدارى از مال خود را به نیّت فطره جدا کرده و براى مستحقی که در نظر دارد یا براى هر مستحق کنار بگذارد و باید هر وقت که آن را می دهد نیّت فطره نماید.
شرایط دریافت کننده ی زکات فطریه
آیا فردی که زکات فطریه می گیرد، باید شرایط خاصی داشته باشد؟
زکات فطره را بنابر احتیاط واجب باید فقط به فقرا و مساکین بدهند مشروط بر اینکه مسلمان و شیعه دوازده امامی باشند و به اطفال شیعه که نیازمند هستند نیز می توان فطره داد، خواه به مصرف آن ها برسانند یا از طریق ولی طفل به آن ها تملیک کنند؛ ولی فقیرى که فطره می گیرد لازم نیست عادل باشد، هرچند احتیاط واجب آن است که به شراب خوار و کسى که آشکارا معصیت کبیره می کند فطره ندهند و همچنین به کسانى که فطره را در معصیت خداوند مصرف مى کنند.
پی نوشت: