از امام زمان (عجّل الله تعالی فرجه الشریف) روایت است که می فرماید: فَمَا أُرْغِمَ أَنْفُ الشَّيْطَانِ بِشَيْءٍ مِثْلِ الصَّلَاةِ فَصَلِّهَا وَ أَرْغِمْ أَنْفَ الشَّيْطَان[1]
یعنی هیچ چیز مانند نماز، بینی شیطان را به خاک نمی مالد (یعنی او را تسلیم و بیچاره می کند) شما هم نماز را به خوبی به جا آورید تا بینی او به خاک مالیده شود.
نماز بیش از آنچه ما تصور می کنیم مهم می باشد. نماز مجموعه ای است که تمامی اصول و فروع دین را در بر دارد. در سوره ی حمد ابتدا سخن از توحید است، بعد سخن از معاد به میان می آید: ﴿مالِكِ يَوْمِ الدِّين﴾[2] سپس می گوییم: ﴿إِيَّاكَ نَعْبُدُ وَ إِيَّاكَ نَسْتَعين﴾[3] که به معنای ﴿وَ ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ إِلاَّ لِيَعْبُدُون﴾[4] است که همان هدف از خلقت می باشد. بعد از آن دعا می کنیم: ﴿اهْدِنَا الصِّراطَ الْمُسْتَقيم﴾[5]
هنگامی که نماز گزار نماز می خواند و می گوید: ﴿الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمين﴾[6] باید توجه کند که خداوند «ربّ» برای تمامی عالمیان است. بعد که می گوید ﴿مالِكِ يَوْمِ الدِّين﴾[7] توجه نماید که روز قیامتی در کار است. بعد سراغ عبادت می رویم که همان ﴿إِيَّاكَ نَعْبُدُ وَ إِيَّاكَ نَسْتَعين﴾[8] و آخر آن هم دعا است.
در تشهد هم یک سری از اصول دین موجود است: ابتدا سخن از توحید است که می گوییم: أَشْهَدُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَحْدَهُ لَا شَرِيكَ لَهُ و بعد شهادت به نبوت است: وَ أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَ رَسُولُه بعد از آن دعا است: اللَّهُمَ صَلِ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّد.
هر جمله ای از نماز واقعا دارای یک مطلب است. اگر نماز به درستی درک شود بینی شیطان به خاک مالیده می شود. کسی که خودش را در سایه ی خدا قرار می دهد و می گوید: ﴿إِيَّاكَ نَعْبُدُ وَ إِيَّاكَ نَسْتَعين﴾[9] او در واقع همه چیزش را به خدا واگذار کرده و شیطان دیگر بر او مسلط نمی شود.
ولی مشکل در این است که نمازها با حضور قلب انجام نمی گیرد و مثلا گاه فرد، بین رکعت دو و سه و چهار شک می کند. این شکیات مربوط به کسانی است که حضور قلب کافی ندارند.
بنا بر این آنچه که باید خودمان بیاموزیم و به دیگران نیز تذکر دهیم این است که در نماز حضور قلب داشته باشیم. بعضی می گویند همین که هنگام گفتن الله اکبر دو دست را بلند می کنیم و به نزدیک گوش می رسانیم به این معنا است که همه چیز را پشت سر می گذاریم و فقط به خدا فکر می کنیم. چنین نمازی است که بینی شیطان را به خاک می مالد و چنین نمازی همانند نهری است که انسان شبانه روز پنج مرتبه خود را در آن شستشو می دهد و چنین نمازی ﴿تَنْهى عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْكَرِ﴾[10] است.
آنچه مهم است حضور قلب است و البته داشتن حضور قلب کار آسانی نیست و فکر انسان به راحتی به جای دیگر پرواز می کند. فکر انسان همانند پرنده ای است که به آسانی از این شاخه به آن شاخه می رود ولی حضور قلب با تمرین قابل دسترسی است.
چنین نمازی است که موجب تربیت انسان می شود و از آن در قرآن به ﴿وَ لَذِكْرُ اللَّهِ أَكْبَرُ﴾[11] تعبیر شده است و همچنین ستون دین محسوب می شود.
اگر انسان حضور قلب در نماز را حتی به مدت یک هفته رعایت کند آثار تربیتی آن را در زندگی خود احساس می کند.
پی نوشت: